سلامی دوباره
پسرک نازم ،الان فرصت شد بعد از مدتها غیبت بیام و یه دستی به سر و روی وبلاگت بکشم،اینقدر مشغول تو شدم که خودم رو دیگه فراموش کردم ،آخه شما خیلی شیطون و بلا شدی،با خواب نیمروزی هم که اصلا میونه ای نداری.
ساعت 1:38 دقیقه شبه و تو عین فرشته ها لالا کردی عزیز دلم.
راستی الان دیگه راحت میشینی، از 5/5 ماهگی نشستن رو شروع کردی.
برای خودت دور اتاق رو غلت میزنی،بعضی وقتا حوصله ات سر میره و میزنی زیر گریه،
بعضی وقتا هم صدات میاد و خودت نیستی،عه آروین کوچولو کجاست؟؟؟؟؟؟
ایناهاش زیر مبل یا میز نهارخوریه....
عزیز دلم تا امروز که 6 ماه و بیست و دو روزته،3 بار واکسن زدی که 2 ماهگی و 4 ماهگیت عالی بود،اما سر واکسن 6 ماهگی واقعا اذیت شدی،الهی مادر فدات بشه و یک لحظه ناراحتی تو رو نبینه.
من دیگه برم بخوابم که تنها وقت استراحتم فقط شبهاست.
بازم از شیطنتها و شیرین کاریات خواهم گفت.